زیباترین قسم سهراب سپهری:
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی...
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت، ...
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود،
جامه اندوه مپوشان هرگز
قصه از حنجره ایست ،که گره خورده به بغض ، یک طرف خاطره ها ،
یک طرف فاصله ها ، درهمه حرفها ، حرف اخر زیباست ، آخرین حرف تو چیست ،
تا به ان تکیه کنم ، حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست ...[لبخند]